class=

گزارش نقد و بررسی کتاب «تاریخ مردم‌شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» نوشته « حمیدرضا دالوند »، این کتاب توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در بهار ۱۳۹۸ منتشر شده است.  

این نشست با همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی واجتماعی که سومین نشست از مجموعه نشست‌های فرهنگ و دانشگاه بود روز دوشنبه بیست و پنجم شهریورماه با همکاری موسسه خانه کتاب، سرای اهل قلم، گروه فرهنگ و جامعه انجمن جامعه شناسی ایران و انجمن انسان شناسی ایران در سالن سرای کتاب خانه کتاب با حضور دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر جبار رحمانی و دکتر حمیدرضا دالوند (مولف) برگزار شد.

خلاصه این نشست را به گزارش خبرگزاری مهر می خوانید:

نخست متن مستقل تاریخ مردم شناسی در ایران

نعمت الله فاضلی در این نشست گفت: کتاب آقای دالوند به یک معنا نخستین کتاب مستقلی است که تاریخ مردم شناسی در ایران را روایت می‌کند. تاریخ رشته‌ها از جهات گوناگونی مهم‌اند هم به لحاظ نظری و هم برای ایران. رشد حوزه دانش در گروه تاریخ دانش است. هر جامعه‌ای که قرار است دانشی را گسترش دهد به شدت نیازمند یک خودآگاهی تاریخی در آن حوزه است.

وی افزود: یکی از کمبودهای مهم ما در نظام آکادمیک، تاریخ دانش‌ها در حوزه‌های گوناگون است، البته شاید انسان شناسی از این نظر جلوتر از سایر رشته‌ها باشد، هرچند که بازهم به منابع نیاز دارم و شاید بتوان گفت که هنوز هم هیچ کاری انجام نشده است و این تازه وضعیت رشته ماست که شرایط بهتری از نظر تاریخ نگاری دارد. ما به تاریخ رشته‌ها بی‌توجهیم در صورتی که هر نوع پیشرفت معرفتی مستلزم یک خودآگاهی تاریخی است.

فاضلی ادامه داد: ما حتی در دوران معاصر نیز دچار گسیختگی معرفتی هستیم. در حوزه معرفت بحران تدام‌های گسیخته به چشم می‌خورد، چرا که کارها و آثار دیده و خوانده نشده و وارد در فضای گفت‌وگوهای بینامتنی نمی‌شود. تدام وجود دارد اما به صورت گسیخته. ما نزدیک به ۱۰۰ سال است که علوم اجتماعی در ایران داریم اما هویت‌هایمان را نمی‌شناسیم و این بسیار دردناک است. کار آقای دالوند تایید و تصدیق کارهای قبلی است و این اعتماد به نفس ایجاد می‌کند.

دانش‌ها را به رسمیت نمی‌شناسیم

نویسنده کتاب «مردم نگاری فرهنگ: مطالعات انسان شناختی درباره فرهنگ ایران امروز و دیگر فرهنگ‌های جهان» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که ما با بحران ناتوانی در به رسمیت شناختن خودمان مواجه هستیم، گفت: در ایران دانش توسط خودمان به رسمیت شناخته نمی‌شود. روایت فرهنگ روایت جمعی و روایت روح جامعه است. اگر آثار قبلی تایید و تصدیق نشوند روح جمعی جامعه سرکوب می‌شود. بنابراین از این لحاظ نوشتن تاریخ یک علم شاید از خود آن علم مهمتر باشد.

فاضلی اضافه کرد: حمیدرضا دالوند یکی از نخستین کسانی است که به صورتی روشمند و سیستماتیک به روایت تاریخ مردم شناسی در ایران پرداخت. پیش از کارهای او روایت‌ها پراکنده بودند. بنابراین او یکی از نخستین مورخان تاریخ این بخش از مطالعات فرهنگ مردم ایران است. ویژگی مهم این کتاب در این است که نثر ساده و روانی دارد و بسیار هم خواندنی است. ویژگی دیگر در رویکرد نویسنده است. دالوند اعتقاد دارد که مساله جمع آوری و ضبط فرهنگ عامه از مشروطه به بعد آغاز شد. او این جمع آوری در ژانرهای مختلفی چون داستان، رمان و… را هم خوب توضیح داده است. نکته دیگر در این است که نویسنده به درستی توضیح می‌دهد که ما پیش از ورود جمالزاده با فرهنگ عامه میانه خوبی نداشتیم.

نویسنده کتاب «نگرشی نو به سیاست فرهنگی: سیاست فرهنگی از دیدگاه مطالعات فرهنگی» درباره دیگر ویژگی کتاب حمیدرضا دالوند گفت: نویسنده در این کتاب نگاه بازی به فرهنگ مردم داشته است و آن را محدود به گردآوری‌های افراد حرفه‌ای نکرده است. ویژگی فرهنگی این رشته در این بود که از دل یک جریان ادبی و هنری سربرآورد و نه از نظم و نسقی آکادمیک. البته به نظرم خوب بود که نویسنده چشم انداز تاریخ نگارانه‌ای نیز بر تاریخ رشته مردم شناسی مشخص می‌کرد.

از مردم شناسی به عنوان یک علم دسته دوم مراد می‌شود

جبار رحمانی نیز در این نشست گفت: متاسفانه ما در ایران به تاریخ رشته‌ها آنطور که باید و شاید نپرداخته‌ایم. با این اوصاف اما در حوزه انسان شناسی و مردم شناسی پیشگام بوده‌ایم و چند کتاب خوب در این موضوع وجود دارد که یکی از آنها همین کتاب  «تاریخ مردم‌شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» است و دیگری «ابعاد سیاسی فرهنگ در ایران: انسان شناسی، سیاست و جامعه در قرن بیستم» تالیف دکتر نعمت الله فاضلی است.

وی افزود: مردم شناسی در سطحی به مثابه یک علم مطرح بود و در سطحی دیگر به عنوان یک جنبش روشنفکرانه. از زمان صادق هدایت مردم شناسی از عناصر نزاع بین سنت و مدرنیته بود و هنوز هم هست. به هر حال بخشی از پروژه روشنفکرانه در ایران کارهای مردم شناسی بود. در سطح سوم هم می‌توان مردم شناسی را به عنوان یک علم سیاست گذار و در خدمت ملت و حکومت دانست. به هر حال این رشته کارکردهای سیاسی مهمی هم داشته است.

رحمانی ادامه داد: نکته مهم در این کتاب این است که چرا مردم شناسی با این قدمت مهمی که در ایران دارد و از زمانه پیدایش دانشگاه در ایران دوره پهلوی اول همواره مطرح بوده، اکنون چندان جدی گرفته نشده و هنوز جا نیفتاده است؟ امروزه هم از آن حتی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به عنوان یک علم دسته دوم مراد می‌شود. نویسنده در این کتاب مطرح کرده که هرچند در تاسیس این رشته در ایران هوشمندی به خرج داده شده اما ما در تربیت متخصص این حوزه ناتوان بوده‌ایم.

بینش تاریخی ما را در همه علوم موفق می‌کند

حمیدرضا دالوند نیز در این نشست گفت: موضوع «تاریخ مردم‌شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» اهمیتی به مراتب بیشتر از خود کتاب دارد. به طور کل فراتر از علم اهمیت تاریخ را درک نکرده‌ایم. عمر فرهنگی ما تابعی از دانش تاریخی ماست و در همه حوزه‌های علوم نیز این نکته حایز اهمیت است. اگر شما بینش تاریخی در دانش داشته باشید، قطعا موفق خواهید بود.

وی افزود: من دانش آموخته رشته مردم شناسی نیستم بلکه حوزه تخصصی من تاریخ و زبان‌های باستانی است. یکی از دلایل من برای ورود به این حوزه دیدن آثار و گنجینه مرحوم انجوی شیرازی است. به نظرم ما موفق نیستیم چون نمی‌دانیم که چه زحمت‌هایی در حوزه‌های مختلف کشیده شده است. به همین دلیل من تصمیم گرفتم که به روایت و وصف تجربه زیسته بپردازم.

دالوند ادامه داد: در این کتاب من کارهای رسمی در حوزه مردم شناسی را نوشتم و امور غیر رسمی و آثار سینمایی در حوزه مردم شناسی و فعالیت‌های موسسات غیردولتی و غیررسمی یا نیمه رسمی را احتمالا در مجلدات بعدی ادامه دهم. تمام تلاش من در این کتاب این بود که راوی جریانات باشم و گزارشی از آنچه را که اتفاق افتاده ارائه دهم، هرچند که در مواردی نیز به اظهارنظر پرداختم.

این مردم شناس و پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که نباید در حوزه مردم شناسی درگیر نام باشیم، گفت: چه فرقی می‌کند که نام این رشته را انسان شناسی یا مردم شناسی بدانیم و بگذاریم؟ آنچه که اتفاق افتاده مهم است. با روایت تجربه زیسته، دیگرانی که قصد ورود به این رشته را دارند با آگاهی وارد آن خواهند شد و خود دیگر از ابتدا دست به تجربه نخواهند زد.

نویسنده کتاب «تاریخ مردم‌شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» اضافه کرد: انسان شناسان دید عمیقی دارند و چون موضوع کارشان موجودی چند بعدی به نام انسان است بنابراین هیچگاه نتوانستند حرف‌ها و نظریات‌شان را به طور کامل جمع و جور کنند. این نکته‌ای است که ما از خوانش تاریخ این رشته متوجه خواهیم شد. زمانی ما می‌توانیم مطالعات انسان‌شناسی را کامل کنیم که نگاه تاریخی به این رشته داشته باشیم. البته تاریخ را یک نفر نمی‌تواند بنویسد و دیگران هم باید وارد این کار شوند. به جرات می‌گویم که موضوع تاریخ علم انسان شناسی بکر است و جای کار بسیاری دارد.

دالوند در بخش دیگری از سخنان خود به وضعیت تاسف بار آرشیوهای سازمان‌ها و نهادها در حوزه‌ه مردم شناسی اشاره کرد و گفت: متاسفانه مدیران وقتی می‌خواهند کارمندی را سیاست کنند او را به بخش آرشیو تبعید می‌کنند و آنها نیز بدون حوصله در تبعیدگاه خود کار کرده و آرشیوها را نابود می‌کنند. بسیاری از آرشیوها نیز در نقل و انتقالات از بین رفته است.

جبار رحمانی نیز در ادامه مساله آرشیوها گفت: متاسفانه در دادن اسناد آرشیوها نیز خساست عجیبی به چشم می‌خورد. نهادها و یا حتی مدیران و کارمندان اسناد آرشیوها را ملک طلق خود می‌دانند. عجیب آنکه همین اشخاص آرشیوها را به راحتی در دسترس خارجی‌ها می‌گذارند. ما زمانی سعی کردیم نسخه‌ای از «هزار و یکشب» موجود در کاخ گلستان را بگیریم، اما به ما ندادند و در ادامه با توسل به پروفسور اولریش مارزلف و تنی چند دیگر در چند نوبت توانستیم آن را در اختیار بگیریم. آرشیوها وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیز اکنون در ساختمانی خارج از شهر تهران است و معلوم نیست چه وضعیتی دارد.