جشن و موسيقي شبيه به هم اند. هردو بر اساس طرحي كلي كه اجازه بداهه پردازي در يك چارچوب از پيش تعيين شده را مي دهد “اجرا” مي شوند. هر دو نقاط اوج و فرود و نقاط تنش و آرامش دارند و در زمان رخ مي دهند. در ضمن، جشن، به عنوان محل عالي ارايه و اجراي موسيقي، يك كنسرواتوار موسيقي به حساب مي آيد. جشن به كمك موسيقي به بسيج عمومي دست مي زند و با تقسيم زمان بر اجتماعيت، تمايزها و تقسيم هاي اجتماعي كه در بطن اين اجتماعيت است، تاكيد مي كند. موسيقي و جشن در فرهنگ هاي ايراني، چه كشور ايران و چه حوزه فرهنگي ايراني شامل ازبكستان، تاجيكستان، افغانستان و جمهوري آذربايجان، در بسياري موارد ويژگي هاي فوق را به نمايش مي گذارند.

کليدواژگان: آسياي ميانه ، اتنوموزيكولوژي ، بخارا ، تهران ، جشن ، قفقاز ، مازندران ، مردم شناسي ، موسيقي ، نظام موسيقايي ، هرات