ادب شفاهي برآمده از زندگي و فرهنگ اقوام است كه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود تا باورها، معتقدات، آداب و رسوم، اخلاق و انديشه ها، تخيلات و در يك كلام زندگي آنان را بازتاب دهد. يكي از عناصر مهم ادب شفاهي ضرب المثل ها هستند كه كاربرد و گستردگي آن ها باعث شده است نقش مهمي در فرهنگ سازي داشته باشند. بررسي تاثير جريان تصوف بر فرهنگ عامه و تاثيرپذيري فرهنگ و ادب شفاهي از تصوف از طريق مطالعه در امثال هدف اين مقاله است. اين مقاله مستخرج از طرحي با همين عنوان است كه در مركز تحقيقات زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت مدرس انجام پذيرفته است. مولف با استخراج 300 مثل و براساس آن ها انعكاس جريان تصوف بر زندگي مردم و نگرش آنان را به اين جريان مهم اجتماعي بازخواني كرده است. هدف مقاله پرداختن به جنبه هاي اجتماعي و آداب صوفيه است نه مفاهيم و اصطلاحات. پس از طرح بحث، پيشينه و روش تحقيق درباره ضرب المثل و زندگي و تعريف مثل و امثال صوفيه مباحثي مطرح مي شود، سپس ضرب المثل هاي صوفيه پيرامون صفات پسنديده صوفيان، همچون سبك باري، بي اعتنايي به دنيا، ساده زيستي، نيك خويي، ايثار، دم غنيمت شمردن، و ابن الوقتي، صبر و شكيبايي؛ و صفات ناپسند آنان چون بيكارگي، تن پروري، شكم بارگي، نيرنگ بازي، لاف زني، پرگويي و ترك اعمال ديني ارائه و تحليل مي شود. سپس ديدگاه مردم در امثال را درباره كرامات صوفيه و آداب و رسوم آنان همچون زندگي جمعي، پوشش، تراشيدن موي سر و صورت و ابرو، استعمال مواد مخدر، سفرهاي صوفيانه، ذكر، لنگرنشيني و برخي منسوبات و متعلقات به صوفيه مثل خرقه، لنگر، خانقاه، دلق، كشكول، تسبيح، كلاه، مرقع و سماع بررسي مي شود.

کليدواژگان: ضرب المثل، تصوف، آداب و رسوم، صفات پسنديده و ناپسند