در سراسر مرزهاي كشور ايران مرزنشيناني سكونت دارند كه در زندگي خود داراي مشكلات بسيار و متعددي هستند. عمده ترين آنها عبارتند از: بيكاري، فقر، كمبود درآمد و سرمايه، مشكلات امنيتي-سياسي، كمبود زمين هاي كشاورزي، آب، مراكز بهداشتي، درماني و آموزشي، كمبود راه هاي ارتباطي، شرايط بد آب و هوايي و بسياري ديگر از اين مسائل در اين مناطق قابل مشاهده ايت. وجود اين مشكلات باعث دگرگوني و تحول بسياري در زندگي اين مردمان شده است كه آن ها را اجبارا به سوي معضلات و نابساماني هايي چون مهاجرت قاچاق كالا، شورش و ناامني در اين مناطق، عدم همنوايي با دولت مركزي و ضد سيستمي عمل كردن سوق داده است. در جهت مقابله با مشكلات مذكور، دولت در سال 1367 به طور غير رسمي و در 1372 به صورت رسمي اقدام به تاسيس بازارچه هاي مشترك مرزي نمود كه در حال حاضر تعداد اين بازارچه ها به 52 بازارچه در سطح كشور رسيده است. از اين لحاظ براي بررسي عملكرد اين بازارچه ها و نقش و جايگاه آن ها در رفاه اقتصادي و وضعيت معيشتي مرزنشينان، مقاله حاضر سعي بر آن دارد كه به مجموعه سوالات زير پاسخ دهد: بازارچه هاي مشترك مرزي چه نقشي در وضعيت رفاهي مردم مرزنشين ايفا نموده اند؟ آيا تاسيس اين بازارچه ها تاثير مثبتي بر متغيرهاي رفاهي (اشتغال، درآمد، تاسيسات زيربنايي و رفاهي و …) داشته اند؟ آيا بازارچه هاي مرزي در امر صادرات و واردات مرزي تاثير مثبتي بر اقتصاد مناطق مرزنشين و كشور داشته اند؟ آيا بازارچه هاي مشترك مرزي در تحقق اهدافي كه بر مبناي آن ايجاد شده اند موفق بوده اند يا خير؟ و به دنبال آن تاثير بازارچه ها بر حجم اقتصاد غير رسمي و پديده مهاجرت روستاييان در اين مناطق مورد بررسي قرار مي گيرد. اين نوشتار حاصل پژوهشي ميداني از بازارچه مرزي سردشت است كه با استفاده از اين روش تحقيق قوم نگاري و تكنيك هاي مصاحبه (مصاحبه با افراد مطلع كليدي) و مشاهده (مستقيم و غير مستقيم) انجام شده است. در اين بررسي 5 روستاي مرزي به عنوان نمونه انتخاب شده اند تا بررسي دقيق روي آنها انجام بگيرد. در نهايت با بررسي عمقي مسئله نتايج و دستاوردهاي زير حاصل گرديد:
– فعاليت بازارچه هاي مرزي باعث ايجاد اشتغال مستقيم و غير مستقيم ( حمل و نقل بار و مسافر، عمليات بارگيري و …) مرزنشينان گرديده كه سهم اشتغال غير مستقيم به مراتب بيشتر از اشتغال مستقيم مي باشد.
– فعاليت بازارچه هاي مرزي باعث افزايش درآمد مرزنشينان گرديده است كه در اين ميان درصد كمي بيشترين درآمد و سهم اكثريت به مراتب كمتر مي باشد.
– استقرار بازارچه و ايجاد اشتغال براي ساكنين مرزنشين نتوانسته از خيل عظيم مهاجران روستايي به شهر بكاهد اما در اين ميان از كنترل اقتصاد غير رسمي در اين منطقه تا حد زيادي كاسته است.
– بازارچه مشترك مرزي تاثير شگرفي در تامين مايحتاج نيازهاي ساكنين مرزنشين نداشته و كالا هاي مبادله شده عمدتا رويكرد فرا استاني و فرا منطقه اي دارند.
در نهايت اين كه واقعيت موجود نشان مي دهد كه بازارچه هاي مرزي اگرچه در پاره اي موارد نقش مثبت و موثري داشته اند، ولي عملكرد چند ساله آنها نشان مي دهد كه با اهداف اوليه تاسيس همخواني