مقاله حاضر به مطالعه اشكال و طرح هاي بافته شده بر روي گليم هاي دستباف در يك فرهنگ سنتي از ديدگاه مردم شناسي هنر مي پردازد. براي اين مطالعه، طرح هاي گليم هاي يكي از روستاهاي ايران، روستاي مولان، از منطقه آذربايجان انتخاب شده و مورد تحليل شكلي و سبكي قرار گرفته است. هنرهاي مردمي از دوران كهن براي ساكنان منطقه شمال غرب ايران، آذربايجان، تقدس داشته تا جايي كه برخي از هنرمندان در مقام دانايان، بزرگان و راهنمايان قوم و قبيله بوده اند. اين آثار هنري گسترده مادي و معنوي بسياري را از فرهنگ آذربايجان در خود جاي داده و لذا بررسي آن ها زواياي عميقي را از فرهنگ منطقه آشكار خواهد ساخت. از اني نظر مردم شناسي هنر مهم ترين رشته هايي است كه قادر به كشف لايه هاي مختلف فرهنگ هايي است كه به شدت به امر هنري وابسته اند و بسياري از بيان هاي فرهنگي را در كنش هنري پديدار مي كنند. روش تحليل شكل ها و طرح هاي گليم هاي مورد مطالعه شامل دو روش رايج در مردم شناسي هنر است كه با ديدگاه شمايل نگارانه تركيب شده اند: اول، تحليل ويژگي هاي شكلي آثار هنري و دوم، تحليل سبكي بين فرهنگي آثار. در تحليل شكلي و سبكي و بازنمايي معنايي در آثار هنري به طور عام و اشكال و طرح هاي مورد بررسي به طور خاص، رويكرد فرانتس بوآس به ويژه، در اثر مشهور هنر ابتدايي لحاظ و سنجيده شده است. براي بازنمايي شكلي معنا، به ديگر آثار هنري منطقه آذربايجان هم چون هنرهاي صخره اي، روايت هاي مردمي و اساطير جهت رمزگشايي اشكال و طرح ها رجوع كرده ايم. تحليل سبكي بين فرهنگي به بررسي تطبيقي سبك طرح هاي سفالينه هاي سومري و سبك طرح هاي گليم هاي آذربايجان اختصاص يافته است.