مراد از «عقل نزاع» سامانه معناسازي است كه نزاع هاي طايفگي در يك روستا ايجاد مي كند، و با آفرينش منطق خاص خود ديگر عوامل را در زندگي تحت تاثير قرار مي دهد؛ به تعبير ديگر، ديدن مناسبات از چشم انداز نزاع مد نظر است. اين نزاع ها نقش هايي را در زندگي مردم بازي مي كنند و تبلور حس رقابت جويي و برتري طلبي مي باشند، چراكه هيچ زمينه ديگري براي خودنمايي و جلوه كردن روستاييان وجود نداشته است. با گذشت زمان كه زمينه هاي ديگري نيز فراهم مي شود از فشردگي اين عرصه كاسته مي گردد تا آن جا كه درگيري ها به درگيري هاي فردي تبديل مي شوند و نقش قبلي خود را از دست مي دهند. و به همين ترتيب «عقل نزاع» نيز كاركرد خود را از دست مي دهد و جاي خود را به عقلانيت هاي ديگر مي بخشد.

کليدواژگان: شاهسون، تخته قاپو، نزاع، طايفه