شناسايي تصوير ذهني واژه شهر با تبارشناسي آن، هدف اين مقاله است. يافته هاي مقاله نشان مي دهد: واژه اوستايي (Xsayra) كه ريشه واژه شهر است، در اوستا هيچ گاه به معناي سكونت گاه زميني انسان به كار نرفته و عموما به مفهوم قلمرو مينوي يا ملكوت دلالت داشته است. تحول معنايي اين واژه در پارسي ميانه (پهلوي) و كاربرد آن به مفهوم سكونت گاه زميني انسان مي تواند به نوعي تلاش براي بازنمايي زميني قلمرو مينوي پنداشته شود. همچنين در اين مقاله در حد بضاعت تلاش شده با روشن شدن مفاهيمي چون شار، شهرستان و شارستان كمكي به صحيح اين واژه ها در متون مختلف شود.