اين مقاله كوشش دارد تا با تحليل متن كتاب تذكره الاولياء عطار نيشابوري، تحليل فرهنگي ـ تاريخي از وضع زندگي در قرن ششم و هفتم خورشيدي (12 ميلادي) ايران ارائه كند. براي اين كار ابتدا داده هاي گزاره اي و واژگاني مربوط به سه موضوع خوراك، پوشاك و مسكن را در متن كتاب تذكره الاولياء ارزيابي مي كنيم و سپس با توجه به طبقه بندي انواع خوراك و لباس و مسكن، اوضاع فرهنگي و شيوه گذران زندگي در آن زمان را تحليل و درباره نوع زيست در آن دوران نتيجه گيري خواهيم كرد. اين تحليل چند نكته علمي را به شرح زير برجسته خواهد كرد : 1ــتحليل انسان شناختي بخشي از تحليل ارتباطي متن است، و برعكس، و نمي توان فرآيندهاي پيچيده ارتباطي گذشتگان را بدون مطالعات انسان شناختي به دايره شناخت درآورد. در اين جا تحليل متن را انجام داديم اما با تكيه بر شيوه گذران حيات انسانها در سده ششم و هفتم نشان مي دهيم كه چگونه مي توان مطالعات ارتباطي و مطالعات انسان شناختي را به هم پيوند زد، 2ــمطالعات «متن» بخشي از مطالعات فرهنگي است چرا كه حلقه هاي مفقوده فرآيندهاي زندگي روزمره در گذشته را به خوبي آشكار مي كند؛ 3ــمطالعات اجتماعي در جهان معاصر با رويكردهاي چندرشته اي غني تر و عميق تر مي باشد. برخي نتايج اين مطالعه نشان مي دهند كه زندگي فقيرانه آن روزگار خلق و خوي عارفانه را تقويت كرده و كنش متقابلي را ميان فرهنگ مادي و باورهاي زندگي روزمره ايجاد كرده بود.

کليدواژگان: انسان شناسي و متن، نگاه تركيبي، تحليل متن، خوراك، پوشاك، مسكن، تذكره الاولياء