ريتون هاي هخامنشي از جمله جام هايي هستند كه در جنس، شكل و اندازه هاي مختلف باقي مانده اند. چنين به نظر مي رسد كه برخي از انواع نفيسِ اين ساغرهاي منتهي به سر يا نيم تنه ي جانوران به نوعي نشان دهنده جايگاه اجتماعي و نمادي از قدرت صاحبان خود محسوب مي شدند. چنين معنايي به دست نمي آيد مگر اين كه ريتون ها، به عنوان ساخته هاي هنري، با رويكردي متفاوت با آن چه در مطالعات هنري مرسوم است، به عنوان ابزارهاي آييني مورد بررسي قرار گيرند.
جام ها كه در نظام اعتقادي اقوام هندواروپايي به واسطه ي رابطه ي خود با آشاميدني هاي آييني از اهميتي ويژه برخوردار هستند مي توانند نمادهايي در نظر گرفته شوند كه به جهت ارتباط با آيين ها و اسطوره هايي خاص در نظام گسترده ي نمادين فرهنگ هندواروپايي با ساختار ايدئولوژيك اين فرهنگ نيز در پيوند قرار مي گيرند و از خلال اين رابطه توليد معنا مي كنند.
مطالعه ي پيش رو با داشتن رويكردي نمادشناختي و تفسيري در حوزه انسان شناسي هنر و بهره گيري از روش اسطوره شناسي تطبيقي نو از آن جهت كه الگوهاي ساختاري را مد نظر قرار مي دهد يك تحقيق كيفي است. اين پژوهش كه در يافته اندوزي از شيوه كتابخانه اي بهره برده است مي كوشد نه تنها از طريق معناهاي حاصل از رابطه جام ها و آشاميدني هاي آييني در
نظام اعتقادي هندواروپاييان به ساختاري برسد كه نهايتآ بر جامعه هخامنشي قابل تعميم است بلكه ميان ريتون هاي هخامنشي به عنوان ساخته هنري و آيين هاي هوم پيوند برقرار سازند.

کليدواژگان: نماد، آشاميدني هاي آييني، مناسك هوم، ريتون هاي هخامنشي