اين پژوهش با رويكرد انسان شناسي به بررسي فرآيند بلوغ در ميان دو اجتماع شهر اراك به منظور كشف تاثير تفاوت هاي فرهنگي بر فرآيند بلوغ پرداخته است. فرآيند بلوغ توسط پژوهشگران رشته‎هايي چون روان‎شناسي، روان پزشكي، زيست شناسي و مردم‎شناسي مورد بررسي قرار گرفته است. البته رويكرد مردم شناسي بلوغ، بيشتر متاثر از مكتب اصالت فرهنگ است كه در آن احساسات همراه مرحله بلوغ مانند اضطراب، ترس و …، و شيوه برخورد فرهنگ فرد با مسئله ارتباط پيدا مي‎كند. اما، در مقابل اين ديدگاه، نظريه« جبرگرايي زيستي1 » قرار دارد كه منشا احساسات همراه بلوغ را ناشي از فعل و انفعالات شيميايي خاص اين مرحله مي‎داند.
تحقيق حاضر از تاثير رويكرد جبرگرائي زيستي نيز غافل نبوده است. به طوري كه، از يك سو، تاثير جنبه‎هاي فرهنگي دو اجتماع در شهر اراك بر فرايند بلوغ سنجيده شده و، از سوي ديگر، تأثيرمتغيرهاي زيستي مانند گروه هاي خوني بر فرايند بلوغ آزموده شده‎اند.
نتيجه اين تحقيق نشان مي‎دهد كه فرايند بلوغ هم متأثر از پديده‎هاي فرهنگي و هم متأثر از عوامل زيستي است، اما نقش عوامل فرهنگي چشمگيرتر مي‎باشد