«فرهنگ دانشگاهي» از عوامل موثر بر چگونگي توسعه علمي در هر جامعه اي است، يعني بين چگونگي و مختصات فرهنگ دانشگاهي و ميزان رشد و توسعه دانشگاهي و توليدات علمي رابطه وجود دارد. مطالعات موجود نشان مي دهد كه «فرهنگ دانشگاهي ايران» از كاستي ها و مسائل بغرنجي رنج مي برد، به نحوي كه يكي از موانع توسعه علمي و يكي از منابع بحران آموزش عالي كشور فرهنگ دانشگاهي است. هدف اين مقاله بررسي و تبيين اين مشكلات است.
مقاله با طرح يك مشكل در آموزش عالي به نام «مشكل فرهنگ و توسعه علمي» آغاز مي شود و سپس براي شناخت ابعاد مختلف اين موضوع به بررسي مفهوم و ويژگي هاي «فرهنگ دانشگاهي» مي پردازد. بخش سوم مقاله، به تحليل ويژگي هاي فرهنگ آموزش و يادگيري در بريتانيا و بررسي تفاوت هاي آن با فرهنگ آموزش و يادگيري در آموزش عالي ايران اختصاص دارد. در اين بخش نشان داده مي شود كه چگونه ارزش هاي دموكراسي، سرمايه داري، فردگرايي، انسان گرايي و عقل گرايي در شيوه ها و فرهنگ آموزش دانشگاهي بريتانيا تبلور و تحقق يافته است. براساس مطالعات تجربي موجود و تجارب اتنوگرافيك نگارنده، دانش جويان ايراني و آسيايي خارج از كشور خود، نسبت به كشورهاي غربي تلقي هاي متفاوتي از مفهوم «دانش»، «فرد»، «تفكر انتقادي» و «آموزش» دارند. از اين رو در مقاله استدلال شده است كه اين تفاوت ها ريشه در «فرهنگ دانشگاهي» متفاوت آن ها دارد. در پايان نيز براساس مباحث ارائه شده راهبردهايي براي تسهيل و اصلاح «فرهنگ دانشگاهي» در ايران ارائه شده است.

کليدواژگان: اجتماع دانشگاهي ؛ جامعه پذيري دانشگاهي ؛ سبك يادگيري ؛ فرهنگ دانشگاهي ؛ فرهنگ يادگيري ؛ نگرش توسعه طلبانه ؛ هويت دانشگاهي ؛ يادگيري بازتابي ؛ يادگيري فعال ؛ نگرش ستايش گرايانه