از جمله موضوعات مورد بحث انسان شناسان و باستان شناسان، توجه به فرآيند تطوري در زمينه رويآوري انسان به سكونت بوده است. تا كنون، كاوش هاي باستان شناختي كه در محوطه ي نوسنگي زاگرس مركزي به انجام رسيده؛ توالي لايه نگاري شده اي را با تاريخي از حدود اواسط هزاره هشتم تا اواسط هزاره ششم پ.م آشكار كرده است. توالي و ترتيبي از سازه ها با پلان هاي مشخص بيانگر مراحل آغازين تمايل به يكجانشيني و استفاده از مواد مختلف و نحوه بهره برداري از آن ها است.در اين پژوهش دو موضوع مورد بررسي قرار گرفته است؛ 1- بررسي روند و الگوي سكونت در دوره نوسنگي و مراحل استقراري طي شده از سكونت فصلي به دايم در منطقه. و 2- بررسي ارتباط سازه ها و عناصر موجود با نوع روش معيشتي. در اين خصوص بر اساس مطالعات اخير ميداني باستان مردم شناختي كه در منطقه مذكور به انجام رسيده؛ رفتارهاي سكونتي دامداران كوچنده بختياري، بررسي، و سه نوع الگوي استقراري، از كوچندگي تا روستانشيني شناسايي شده است؛ كه در اين مقاله به آن پرداخته مي شود. به نظر مي رسد چنين حركاتي خود به عنوان تبيين كننده اولين تلاش ها به سوي ساخت و استفاده از خانه در مراحل مختلف دوره نوسنگي نيز مطرح مي باشد