در اين مقاله به بررسي ابعاد اجتماعي و فرهنگي تصادفات رانندگي در ايران مي پردازد. ايران در ميان كشورهاي دنيا به لحاظ برخوردها و تلفات سوانح رانندگي رتبه اول را دارد، به طوري كه آمارهاي روزانه مرگ و مير و معلوليت ناشي از اين پديده بسيار بيشتر از استاندارهيا جهاني است. مطالعات مختلفي در ايران در اين حوزه انجام شده كه بيشتر با رويكردي اپيدمولوژيك و پزشكي انجام شده اند، اما مطالعه خاصي در ابعاد اجتماعي و فرهنگي آن صورت نگرفته است. اين مقاله با هدف موضوعيت بخشيدن هرچه بيشتر به اين پديده در حوزه علوم اجتماعي و طرح پرسش هايي بنيادي پيرامون آن، ضمن مرور برخي از رويكردهاي نظري يان حوزه، به بررسي آمار تلفات سوانح ترافيكي در سال 1382 يم پردازد. در اين مقاله، سعي شده است كه با رويكرد انتقادي به تحليل شرايط اجتماعي و فرهنگي دخيل در اين پديده و نيز برخي از پيامدهاي اجتماعي و جمعيتي آن پرداخته شود.