◀️ این مقاله با نقد رویکردهای تکراستا(خطی) و ساختارگرایانه به تغییرات اجتماعی در پیش از تاریخ جنوب غرب آسیا آغاز میشود. نویسندگان بر این باورند که توضیح و تبیین تحولات کلان مانند گذار به کشاورزی یا شهرنشینی تنها با تکیه بر عوامل محیطی یا فناوری کامل نمیشود، و باید نقش عاملیت انسانی و ساختارهای اجتماعی را نیز در نظر گرفت. آنان تأکید میکنند که رویکردهای جنسیتی میتوانند لایههای پنهان قدرت، تقسیم کار، و هویتهای اجتماعی را آشکار کنند.
◀️ الگوی رایج مرد شکارگر /زن گردآورنده، که در انسانشناسی کلاسیک تثبیت شده، بر عمومیتبخشهای مردمنگاری و تعصبات جنسیتی معاصر استوار بوده است. شواهد باستانشناختی از جوامعی مانند ابوهریره مربوطه به فرهنگ فراپارینهسنگی ناتوفی نشان میدهد فعالیتهایی مانند آسیاب غلات، بافندگی و فرآوری غذا لزوماً منحصر به زنان نبوده و بسته به زمان و مکان، کارها میان دو جنس تقسیم یا بهصورت اشتراکی انجام میشده است. این یافتهها نشان میدهد که گذار به تولید غذا الزاما با تثبیت تقسیم کار جنسیتی سختگیرانه همراه نبوده است.
◀️ تحلیلهای باستاناستخوانشناسی، بهویژه بررسی شاخصهای فشار مکانیکی و آرتروز اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیتهای روزمره ارائه میدهند. برای نمونه، در ابو هریره، آثار ساییدگی شدید بر روی استخوانهای زنان نشانگر آسیاب کردن طولانیمدت غلات است. در مقابل، دادههای برخی مناطق دیگر الگوهایی متنوعتر نشان میدهند که مردان نیز در برخی فعالیتهای زنانه مشارکت داشتهاند. نتیجه آنکه الگوهای تقسیم کار جنسیتی در این دوره پیچیده و وابسته به بافتهای محلی بوده است.
◀️ تحولات معماری مانند خصوصیتر شدن فضاها، انتقال انبارها به داخل خانه، و ظهور اتاقهای اجاقدار بر روابط جنسیتی تأثیر گذاشت. بررسیهایی از مکانهایی مانند چاتالهویوک نشان میدهد زنان الزاماً محدود به فضای داخلی نبودهاند و شواهد نمادین (مانند نقوش سفالی و محل یافت ابزارها) از تعامل هر دو جنس در فعالیتهای داخل و خارج خانه حکایت دارد. در نتیجه، فهم رابطه معماری و جنسیت نیازمند رویکرد چندمنبعی است.
◀️ آیینهای جمعی، تدفینها، و ضیافتها نقش مهمی در ساخت و بازنمایی هویتهای جنسیتی داشتند. پیکرهها و نقوش انسانی در هنر پیش از تاریخی از طیفی از بازنماییها، از جنسیت مبهم تا مشخص، برخوردار بودند. این تنوع نشان میدهد که مفهوم جنسیت نه ثابت بلکه متغیر و وابسته به شرایط اجتماعی-فرهنگی بوده است. همچنین، الگوی توزیع گورآوندها یا اشیاء تدفینی بین مردان و زنان در برخی جوامع، از نقشهای آیینی و اقتصادی متفاوت آنان پرده برمیدارد.
◀️ با ظهور حکومتهای نخستین و شهرها در مناطقی چون میانرودان، تغییرات جنسیتی با طبقه اجتماعی و ساختار نهادی پیوند خورد. زنان نخبه و کاهنهها گاه مالک زمین، منابع اقتصادی، و مناصب رسمی بودند (نمونه شاخص: انهدوآنا) در مقابل، زنان طبقات فرودست، بهویژه در کارگاههای نساجی حکومتی با محدودیتهای زیادی مواجه شدند. این تفاوتها نشان میدهد که جنسیت را نمیتوان بدون در نظر گرفتن روابط آن با طبقه و قدرت تحلیل کرد.
◀️ نویسندگان نتیجه میگیرند که مطالعه جنسیت در پیش از تاریخ جنوبغرب آسیا باید محلیتر، بینرشتهایتر، و حساستر به تنوع فرهنگی باشد. نیاز به دادههای دقیق باستاناستخوانشناسی، تحلیل متون باستانی و پژوهش درباره مفاهیم فراتر از دوگانگی جنسیتی از جمله توصیههای نویسندگان است. آنان تأکید میکنند که تنها از طریق چنین رویکردی میتوان از سادهسازیهای کلیشهای فاصله گرفت و به درکی چندلایه از نقشهای جنسیتی در این منطقه رسید.
📝نویسنده:
Diane Bolger and Ritn p. Wright
✏️ ترجمه و تلخیص: نشاط متقی
ادامه این مهم را در متن اصلی به آدرس زیر مطالعه کنید:
https://doi.org/10.1002/9781118294291.ch18
برای مشاهده بیشتر متن های تخصصی (انگلیسی و فارسی)، خلاصه تخصصی آنها صفحات ما را در فضای مجازی دنبال کنید.
کانال اول:
https://t.me/AASI_ASI
کانال دوم:
https://t.me/AnthropologicalArchaeology