اين مقاله درصدد بررسي مفهوم سازي هاي مربوط به عضوي از بدن به نام “دل” است که در تعداد نسبتاً زيادي از عبارت هاي زبان فارسي ديده ميشود. با بررسي عبارت هایی از زبان فارسي امروزه، اين مقاله برآن است تا نشان دهد که چگونه برخی از اعضای بدن پایهای براي مفهوم سازي دامنه گسترده اي از مفاهيم شناختي و ويژگي هاي شخصيتي محسوب میشوند. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- توصیفی است و جامعه آماری اصطلاحاتی است که در رابطه با واژه “دل” در زبان فارسی امروزی متداول است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهند که دل بهعنوان عضوی از بدن براي تعداد نسبتاً زيادي از طرح واره ها و مقوله هاي فرهنگي پايه اي مفهومي ايجاد مي کند و براي گويشوران زبان فارسي بنيادي مفهومي است تا از طریق آن تجربه هاي زباني، اجتماعي، عاطفي و شناختي خود را بيان کنند