به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست معرفی و بررسی کتاب «تمنای رفتن؛ مهاجرت به خارج در میان ذهنیت ایرانی» نوشته مهرداد عربستانی با حضور سعیده سعیدی، رسول صادقی و مولف اثر عصر روز گذشته سه شنبه ۷ اسفند با همکاری انتشارات دیاران و انجمن انسان شناسی ایران در سرای اهل قلم برگزار شد.
مهرداد عربستانی، مولف کتاب توضیحاتی را درباره این اثر ارایه کرد و گفت: موضوع کتاب مهاجرت بماهو مهاجرت نیست و تمرکزش روی تمایل به مهاجرت است و به بیان دیگر مطالعهای روی ذهنیت ایرانیان درباره رفتن به کشورهای دیگر است. همانگونه که میدانید ذهنیت یک نوع واقعیت اجتماعی است که میتوان بستر شکلگیری آن را مورد بررسی قرار داد.
او ادامه داد: من در این کتاب پیش فرضی را در نظر گرفتم مبنی بر اینکه تمایلی در ایرانیان برای ترک کشور وجود دارد و سعی کردهام آن را با آمارهای موجود مستند کنم. بهطور مثال برخی آمارها حاکی از این است که ایرانیان سومین ملیت برای درخواست لاتاری هستند. بنابراین اطلاعات پراکندهای درباره مهاجران وجود دارد که تلاش من این بوده تا مبتنی بر آن نشان دهند که ایرانیان احساس میکنند از چیزهایی محروم هستند و به دلیل بهرهمندی دست به مهاجرت میزنند. بنابراین اگر در مطالعه مهاجرت آرزویی برای بهرهمندی لحاظ نشود. نتایج پژوهش کاستی خواهد داشت.
این مردمشناس اضافه کرد: بسیاری از مطالعاتی که درباره مهاجرت وجود دارد براساس دوگانههای رایج سنت و مدرنیته است و سعی میکند بر این اساس وضعیت کشور را تبیین کند اما من حس میکنم در این مطالعات اغلب چارچوب تمنای رفتن خارج میشود. نکته دیگر دغدغه ارتقای اجتماعی است که در مهاجرت وجود دارد و البته این دغدغه عامی برای جامعه ماست چراکه همیشه آرزوها و احساسات ایرانیان به سوی یک فقدان و خلا میرود.
به گفته عربستانی تلاش شده تا یافتهها در این کتاب در مقولات مختلف دستهبندی شود و نشاندهنده فقدانی باشد که سوژه ایرانی در این میان احساس میکنم.
سعیدی نیز در ادامه این نشست فراز نخست سخنانش را معطوف به ادبیات مهاجرت در ایران کرد و افزود: برگر میگوید عالم علوم اجتماعی کارش اختراع نیست بلکه تلاش برای پردهبرداری است و این کتاب تلاش میکند تا از یک موضوع روزمره بهنام مهاجرت آشناییزدایی کند امروز از هر 29 نفر ایرانی یک نفر تجربه مهاجرت را داشته و از همینرو مطالعه یک امر روزمره کار بسیار دشواری است. چراکه افراد آنچنان با آن درگیر هستند که تلاش کتاب برای اشناییزدایی از آن میتواند قابل تأمل باشد.
او افزود: مهاجرت نتایج متباینی دارد بدین معنی که گزارههای پارادوکسیکال مانند محرومیت و بهرهمندی در آن مشاهده میشود. در جامعه ایران سه رویکرد نسبت به مهاجرت وجود دارد. برخی منفعتشان در سیاهنمایی مهاجرت است و تلاش بسیاری میکنند که وضعیت را سیاهتر از آنچه که وجود دارد نشان دهند. رویکرد دوم سفیدنمایی کاذب است و در رویکرد سوم رویکرد دانشگاهی است که تلاش میکند نگاهی علمی به قضیه داشته باشد. این کتاب نیز میخواهد ما را از تصویر انتزاعی و آرمانیای که از مهاجرت در ذهن ایرانی وجود دارد مطلع کند.
این پژوهشگر حوزه مهاجرت با بیان اینکه با وضعیت آنومیک علمی درباره مهاجرت در ایران روبهرو هستیم یادآور شد: بسیاری با ارایه آمارهای تخمینی به تصورات خیالی درباره مهاجرت ایرانیان دامن میزنند و از این رو این کتاب به سبب مستند بودنش ارزشمند و منحصربه فرد است چراکه چنین تجربهای را در زبان فارسی و انگلیسی از مهاجرت ایرانیان نداشتهایم که در آن از ذهنیت ایرانیان درباره مهاجرت گفته شود.
به گفته سعیدی این اثر به مهاجرت غیرمتعارف بهخوبی پرداخته و در فصلهای چهارم و پنجم تمایز بین رفتن و گریختن مشخص شده و بنابراین نوع مهاجرت که اساسا مهم است و میتواند روی فرد تاثیرگذار باشد بهخوبی در کتاب مورد توجه قرار گرفته است چراکه گاهی نوع مهاجرت فرد را از یک عامل به قربانی تبدیل میکند. همچنین در میان دانشگاهیان و سیاستگذاران نوعی دوانگاری نسبت به مهاجرت وجود دارد بدینمعنی که در اکثریت مقالات داخلی در ایران روی مهاجرت داخلی متمرکز میشود و در دوگانه دیگر مهاجرت داوطلبانه ـ اجباری تمرکز بیشتر روی مهاجرت داوطلبانه است.
او همچنین با بیان اینکه تمرکز پژوهشی اغلب مطالعات در ایران بر مهاجران بالفعل است تاکید کرد: این در حالی است که سیاستگذاری درازمدت باید روی مهاجران بالقوه باشد چراکه بسیاری با اینکه از کشور خارج نشدند ولی حس عدم تعلق به ایران را دارند و همین موجب کاهش تعهدات شهروندی و مسئولیت اجتماعی در افراد میشود. بنابراین این کتاب باید به حاشیههای مهاجرت ایرانیان توجه کند.
سعیدی در ادامه به مرثیهای که طی سالهای اخیر در راستای سیاهنمایی وضعیت مهاجرت ایرانیان وجود دارد اشاره کرد و گفت: ما در کشور علاقه زیادی به مرثیهسرایی داریم و به طور مثال درباره فرار مغزها بارها مرثیهسرایی کردهایم در حالی که خیلی از آمارهای مستند ابعاد دیگری از این قضیه را نشان میدهد.
این پژوهشگر ضمن انتقاد از روایت مردانه اثر از مهاجرت ایرانیان گفت: با وجود اینکه در کتاب مصاحبههایی از زنان مهاجر ایرانی هم وجود دارد اما داستان آنها روایت نشده و بهعبارت دیگر روایت زنانه از مهاجرت ذهنی ایرانیان دیده نمیشود. مهاجرت موضوعی بین رشتهای است و نمیتوانیم فقط از دیدگاه جمعیتشناسی آن را در نظر بگیریم. این در حالی است که رویکرد کتاب حاضر روانشناسی اجتماعی و فلسفی است و مخاطب برای مطالعه آن باتوجه به زبان دانشگاهیاش باید سطحی از مطالعات فلسفی و آکادمیک را داشته باشد همین موضوع نشان میدهد که این حوزه نیازمند تدوین کتاب با زبان عامه برای مخاطبان است.
سعیدی در ادامه به موضوع مهاجران بازگشتی هم اشاره کرد و گفت: این موضوع مغفولی بوده که باید مورد توجه قرار گیرد چرا که کتاب به نوعی بر آن پرداخته که گویی سوژه مهاجر بازگشتی فردی است که پس از بهبنبست رسیدن به ایران بازگشته در حالی که اغلب مطالعات نشان میدهد کسانی که به ایران برگشتهاند شرایط خوبی داشتند و به اصطلاح در اوج به وطن برگشتند.
این محقق در بخش پایانی سخنانش پیشنهاد پژوهشی را به نویسنده ارایه کرد و گفت: دانشگاه باید نسبت به مهاجرت بینالمللی آوانگاردتر باشد و از این طریق بگوید که به زبان فارسی چه کارهایی صورت گرفته و چه حوزههایی تکرار داشته است. همچنین وارد کردن رویکرد انسانشناسانه در حوزه مهاجرت بینالمللی یک ضرورت اساسی است.
رسول صادقی نیز در بخش پایانی این نشست با بیان اینکه کتاب ویژگیهای مختلفی دارد گفت: عصر جدید که در آن بحث جهانی شدن همهگیر شده روی جریانات مهاجرت تاثیرگذاشته و در بستر جهانی شدن موجب شکلگیری هویت فراملی شده و این هویت فراملی به عنوان یک حوزه مفهومی بزرگ مطرح میشود و در این حوزه شتاب مهاجرتی رخ می دهد و روندهای گذشته سریعتر شده و تمایز و تنوع در حوزه مهاجرتی رخ میدهد. در این باره مهاجرت اجباری، مهاجرت زنان و زنانهشدن مهاجرت از موضوعاتی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. امروز ما با شکلگیری فرهنگ مهاجرت در ایران روبهرو هستیم بدین معنی که مهاجرت تبدیل به یک امر عادی روزمره شده است. همچنین مهاجرت تبدیل به مقوله سیاسی شده بدین معنی که مشاهده میکنیم چگونه ترامپ از مقوله مهاجرت در منازعات سیاسی خود بهره میبرد.
او ادامه داد: رسانهها و شبکههای اجتماعی تصویر خاصی را حتی تا دورترین مناطق کشور ما نیز نشان می دهد و مقوله مهاجرت را تبدیل به یک امر آگاهانه کرده است. روستایی در استان ایلام به نام بدره است که میبینید 110 نفر از آن روستا به استرالیا رفتند و برخی هم به آلمان رفتند. بنابراین تحت تاثیر شبکههای اجتماعی مقوله مهاجرت تغییر کرده است. امروز بحث رویای زندگی در جهان دیگر مطرح شده است. وقتی آمال و آرزوی امریکایی شدن وجود دارد موج مهاجرت ایجاد میشود. از سوی دیگر موسسات و نهادهای مختلفی برای مهاجرت وجود دارد که تبلیغ آن را در ایران انجام میدهند.
صادقی گفت: در مهاجرت کنشگران اجتماعی در برابر شرایط محیطی و تغییرات آن واکنش های آگاهانه دارند عدهای میمانند و مقاومت میکنند و عدهای برعکس آن عمل میکنند و برخی هم در نهایت مهاجرت میکنند. اینجاست که میل به مهاجرت و در واقع تمنای رفتن در یک جامعه در میان عدهای شکل میگیرد. در اینجا ذهنیت و عینیت در مهاجرت با هم در تعامل قرار میگیرند.
این محقق با بیان اینکه کسانی که تمنای رفتن دارند به دو گروه تقسیم میشوند گفت: برخی مهاجران بالفعل میشوند و برخی هم نمیتوانند مهاجرت کنند. در میان ایرانیان تمایل بالاست ولی همه نمیتوانند مهاجرت کنند چون امکان و توان مهاجرت بین ایرانیان وجود ندارد. این گروه فراموششدهای در تحقیقات مهاجرت است. بنابراین امروز ما عصر برجاماندگان اجتماعی هم داریم که باید مورد مطالعه قرار گیرند.
به گفته او، پرداختن کتاب به این موضوع بسیار مهم است چون تمنای به رفتن بخش امکان پذیر مهاجرت است یعنی همه دوست دارند مهاجرت کنند البته این به معنی این نیست که همه کسانی که تمایل دارند مهاجر میشوند. از سوی دیگر اهمیت کتاب این است که وقتی تمایل به مهاجرت بالا باشد این روی سرمایه اجتماعی جامعه اثر میگذارد. همچنین منابعی هم در این میان افراد برای مهاجرت هزینه میکند و در واقع جامعه هم باید این امکانات را فراهم کند.
صادقی عنوان کرد: ما در حوزه مهاجرت در ایران کمبود منابع داریم و این یکی از بهترین آثار در این باره است و کتاب مبتنی بر شواهد علمی و پژوهشی است و با قلم خوبی نگاشته شده است و تلاش میکنند به عوامل تاثیر گذار بر تمنای افراد بپردازد و با مصاحبههای عمیق به نتایج خوبی برسد. این کتاب میگوید مهاجرت یک سازه اجتماعی فرهنگی است و تعامل پویای ذهنیت و عینیت درباره آن دیده میشود.