پیام نوروزی انجمن انسان‌شناسی ایران

 

رستاخیز بهار برای اغلب ما ایرانیان تداعی‌گر خاطرات خوش عید و نوروز است، روزی نو که به مدد نفس مسیحایی او «گل از عدم آید به وجود». درسراسر ادبیات ما کم نیستند اشعاری که به آدمی روح‌فزایی و جان‌پروری این روزگار را نوید می‌دهند که چو از آن «مدد خواهی چراغ دل بیافروزی». از این‌دست  نگاه‌های تغزلی به نوروز چون درگذریم نکته‌ای که هماره هر ذهن‌آگاهِ حساس به فهم فرهنگ را به خود مشغول می‌کند تجلی ‌هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی انسان ‌ایرانی در برگزاری آیین‌های نوروزی است که برجسته‌ترین آنها سفره هفت‌سین عید است، همنشینی آب و آیینه و حافظ و قرآن و دعای آغاز سال نو، آنچه که در آن شاهد تلفیقی از مفاهیم متکثر و در عین حال وحدت‌بخش زیست‌‌جهان ایرانی هستیم.

به نظر می‌رسد همین سازوکار ابداعی در خلق معانی از دل مفاهیمِ دنیایی چندپاره است که برخی از اهالی فکر را برآن داشته تا ایرانی را دارای هویتی چهل‌تکه بدانند، کسی که ایستادنگاه او به جهان، او را برآن داشته تا دست به انتخاب‌ از میان گزینه‌هایی بزند که جهان‌های باستانی و اسلامی و مدرن به او ارائه داده‌اند و با تلفیق مفاهیم موجود در این زیست‌جهان‌ها جهانی رنگ به رنگ پدید آرد. گویی که در این تلفیق‌هاست که انسان ایرانی «روان را با خرد» در هم می‌آمیزد و ترکیب «فرح‌بخشی» که از آن پدیدار می‌شود «نغز شعر و مغز جان اجزای» جهان پدیداری اوست.

حال این تلفیق و همنشین کردن مفاهیم و زایاندن جهان نو از دل آنها را به نیکی می‌توان در یکی از تجلیات آیینی عید نوروز، یعنی سفره‌ای که از برای خوشآمدگویی به ایام خوش بهار می‌گسترانیم شاهد بود آنچه برای اهل فکر و پژوهشگران عرصه فرهنگ اشارتی است برای فهم جهان و انسان ایرانی.

در این ایام که همگان به نو شدن روزگار چشم‌ دوخته‌ایم و طبیعت با طنازی‌ها و  هم‌دستی برید صبا زیر گوش اهالی کوی بشارت به غمزه و غمازی می‌خواند که «کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست؟» افتخار داریم که در انجمن انسان‌شناسی ایران ضمن شادباش این ایام به اعضای این انجمن و تمامی فرهنگ‌دوستان و فرهنگ‌‌پژوهان گزارشی از عملکرد انجمن از تیرماه ۱۴۰۳ تاکنون را به نظر دوستان برسانیم؛ قدردان تمام کسانی ‌هستیم که در این مدت با حمایت‌های مادی و معنوی و پشتکار علمی و اهتمامی که به خرج دادند انجمن را برای رسیدن به اهدافش که همانا بسط گفتمان و نگاه علمی از موضع انسان‌شناسی به مباحث و مسائل روز ایران است یاری رساندند؛  بر خود واجب می‌دانیم تا دست یکایک این رفیقان راه را با صمیمتی از جنس بهار بفشاریم و دعاگو باشیم که «یارب این غافله را لطف ازل بدرقه باد» و این امید را در دل‌ها بپرورانیم که انجمن انسان‌شناسی ایران همواره محفلی باشد برای خودشکوفایی پژوهشگران و دانشجویان انسان‌شناس ایران و جهان که دل در گرو این آب و خاک دارند، چرا که «به اتفاق جهان می‌توان می‌گرفت».

انجمن انسانشناسی ایران

نوروز 1404