دکتر جلالالدین رفیعفر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی عنوان این رشته، اظهار کرد: اصطلاح درستی که باید برای این رشتهی علمی به کار رود «مردمشناسی» است و نه «انسانشناسی». دو اصطلاح مردمشناسی و انسانشناسی هر دو معادل آنتروپولوژی (anthropology) هستند که از دو واژهی یونانی انتروپوس، به معنی انسان به زبان عربی یا مردم به زبان فارسی و لوگوس به معنی شناخت تشکیل شده است. دلیل اصرار من برای استفاده از اصطلاح مردمشناسی این است که واژهی انسان، عربی است و وقتی معادل فارسی دارد، چرا معادل عربی آن را بهکار ببریم؟ عدهای به غلط اصطلاح اتنولوژی (ethnology) را معادل مردمشناسی بهکار میبرند، در حالی که اتنولوژی به معنی «قومشناسی» است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بر اصطلاح مردمشناسی تأکید دارم، چون واژهی انسان، مخاطب را یاد یک موجود فیزیکی و مطالعهی زیستشناختی او میاندازد. در حالی که ویژگی انسان در مقایسه با سایر حیوانات، فرهنگ پیشرفتهی اوست و نه جسمش، یعنی موجودی که تاریخ، فرهنگ و هویت مشخص دارد و بخش عمدهی مطالعات این رشته در حوزهی فرهنگ است. مطالعهی بخش جسمانی آن از همان ابتدا یعنی قرن هجدهم تا کنون، بیشتر برعهدهی زیستشناسان بوده است. البته معتقدم انسانشناسی هم اصطلاح غلطی نیست، ولی مردمشناسی در زبان فارسی بهتر است. نکتهی دیگر اینکه اصطلاح انسانشناسی بیشتر از هر جای دیگری در حوزههای علمیه برای مطالعهی انسان از دیدگاهی معین مورد استفاده قرار میگیرد.
او اظهار کرد: علوم اجتماعی، حوزهی مطالعات هم فرهنگی و هم اجتماعی در جوامع مختلف است. بخش پژوهشهای فرهنگی آن برعهدهی مردمشناسان و اجتماعی آن برعهدهی جامعهشناسان است. از طرف دیگر، هیچ متخصص علوم اجتماعی را نمیبینیم که از دانش این دو رشته بهره نبرده باشد. البته در بعضی جوامع، اهمیت مطالعهی دقیقتر و جامعتر یکی از این شاخهها میتواند بر دیگری ارجحیت داشته باشد. در بسیاری از جوامع مانند ایران، نقش و جایگاه فرهنگ در شکلگیری برخی رویدادهای تعیینکننده بهمراتب بیشتر و پررنگتراست.
رفیعفر گفت: بنابراین در این نوع جوامع، برای درک بهتر رویدادهای اجتماعی، مطالعات مردمشناسی نسبت به جامعهشناسی در اولویت قرار میگیرد. بهطور کلی باید بپذیریم که بخصوص در جوامع اخیر، مطالعات مردمشناسی در هرگونه برنامهریزی و هر اقدامی با هدف توسعهی پایدار نقش کلیدی پیدا میکند.
وی بیان کرد: رویکردهای جامعهشناسی غربی روی جوامع در حال پیشرفت (یا اصطلاحاً سنتی) که به برنامهریزیهای توسعهای نیاز مبرم دارند به اندازهی کافی کارساز نبودهاند؛ ولی رویکرد مردمشناختی میتواند بهدلیل استفاده از روشهای کیفی و ژرفانگر در یک محدودهی جغرافیایی معین که معمولا یک حوزهی فرهنگی را دربرمیگیرد مفیدتر باشد. از طرف دیگر، از ما سوال میشود که چرا فقط جامعههای کوچک را بررسی میکنیم. بعضی مواقع گفته میشود «مردمشناسی یعنی مطالعهی فولکلور یا مطالعهی جوامع ابتدایی» در جواب باید بگویم این یک فهم غلط از مردمشناسی است.
او گفت: حوزهی پژوهشهای مردمشناختی همهی جوامع بدون در نظر گرفتن زمان و مکان است، از جوامع اولیه تا جوامع امروزی از هر نوع، در حوزهی مطالعات مردمشناختی قرار میگیرند. بارها گفته شده که انسان یک موجود تاریخدار است و برای شناخت جامع و دقیق او چارهای بهجز مطالعهی کامل تاریخ فرهنگ او نیست.
این انسانشناس اظهار کرد: از آنجا که فرهنگها در طول زمان ساخته و پرداخته میشوند و عمر مفید شان طولانی است و در بسیاری از جوامع گاهی چند هزار سال سابقه دارند و بعضی از آنها در طول این چند هزار سال فقط دچار برخی تحولات شده و تغییر اساسی و بنیادی پیدا نکردهاند، بنابراین مطالعهی تاریخ فرهنگ و سیر تحول آن برای درک صحیح فرهنگ جوامع امروزی از ضروریات است. به عبارت دیگر، تاریخ چهار میلیون سالهی تحولات فرهنگی جامعهی بشری، بدنهی مطالعاتی رشتهی مردمشناسی را تشکیل میدهد.
رییس گروه مردمشناسی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه مردمشناسی را رشتهی مادر علوم اجتماعی میداند، گفت: جامعهشناسان معروف جهان غالبا از پایگاه مردمشناسی و تاریخ به علوم اجتماعی وارد شدهاند، مانند ماکس وبر، امیل دورکیم، مارسل موس، پیر بوردیو و بسیاری دیگر. از طرف دیگر، نظریههای ارائهشده توسط مردمشناسان بزرگی مانند براتیسلاو مالینفسکی، فرانتس بواس، کلود لوی استروس، رادکلیف بران همراه جامعهشناسانی که نام شان برده شد و … پایههای اولیهی علوم اجتماعی مدرن را شکل دادهاند.
مدیر گروه مردمشناسی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران ادامه داد: اگرچه مردمشناسی خود یک رشتهی بینارشتهای است، ولی اگر بین سایر رشتههای مختلف علوم انسانی رشد نکند، آن رشتهها هم رشد نخواهند کرد. بدون بهرهگیری از دانش مردمشناسی، نهتنها در علوم اجتماعی بلکه در سایر رشتههای علوم انسانی مانند ادبیات، ادبیات داستانی، تئاتر، سینما، کلیه رشتههای هنرهای تجسمی، حتی اقتصاد و بالاخره همهی علومی که به نوعی با مردم و افراد جامعه سر و کار دارند، مانند برخی رشتههای علوم پزشکی و … پیشرفتی ایجاد نمیشود.
او اظهار کرد: شاعرانی مانند حافظ، سعدی، فردوسی و … که توانستهاند آثار بدیع و بیمانند را خلق کنند، فیلمنامهنویسان و کارگردانانی که در بخش فیلمهای مستند و سینمایی توانستهاند جایزههای جهانی را درو کنند، برخی شاعران معاصر و رماننویسان، موسیقیدانان و حتی سیاستمدارانی که توانستهاند در تصمیمگیریهای خود بهدرستی عمل کنند و موفق شوند، با بهرهگیری از دانش مردمشناختی بوده است. نویسندگانی مانند صادق هدایت، جلال آل احمد، محمود دولتآبادی، غلامحسین ساعدی، منیرو روانیپور،جمال زاده، اسماعیل فصیح و … قطعا بدون استفاده از دستمایههای مردمشناختی قادر به خلق چنین آثاری نمیشدند.
رفیعفر دربارهی موانع رشد رشتهی مردمشناسی در ایران نیز گفت: شاید بتوان گفت این رشته تا حدودی مظلوم واقع شده است، چون در مطالعاتش به مسائل حساسیتبرانگیز هم پرداخته میشود. در حالی که علم را نمیتوان سانسور کرد! از طرفی گاهی هم از مردمشناسی استفادهی ابزاری یا حتی سوءاستفاده شده است. مثلا در گذشته، از آن برای اهداف استعماری استفاده شده و این توهم را ایجاد کرده که این رشته میتواند در خدمت استعمار قرار گیرد؛ ولی بعدها که ماهیت علمی این رشته بیشتر خود را نشان داد، به کار کردهای مهم و مثبت بیشمار این رشته توجه بیشتری شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دلیل دیگری که میتواند بهعنوان یکی دیگر از موانع رشد این رشته در نظر گرفته شود، توسعهی رشتهی جامعهشناسی است که در مدت زمان نهچندان زیادی رشد کمی قابل توجهی کرده، و این مسأله باعث شده تا در اکثر موارد جامعهشناسان خود را بهعنوان تنها نمایندهی علوم اجتماعی معرفی کنند و مردمشناسان نیز بهدلیل تعداد به نسبت محدودترشان، فرصت کمتری برای نشان دادن قابلیتهایشان بهدست آورند. به عبارت دیگر، شاید بتوان گفت که مردمشناسی به نوعی مورد تهاجم جامعهشناسان قرار گرفته است!
رییس انجمن انسانشناسی ایران همچنین بیان کرد: اکنون میدانیم که بسیاری از معضلات اجتماعی راه حل فرهنگی دارند و از طریق مطالعات فرهنگی است که میتوان این معضلات را از میان برداشت و آموختهایم که برای رسیدن به توسعهی صحیح و پایدار مسیر مشخصی وجود دارد که برای عبور از این مسیر، باید از مطالعات مردمشناختی کمک بگیریم. گاهی برای احداث یک طرح عمرانی که قرار است مورد استفادهی مردم قرار گیرد، بودجهای عظیم صرف شده، ولی چون دربارهی منطقهی اجرای طرح و شیوهی اجرای آن، بهدلیل فقدان مطالعات مردمشناختی توجه نشده است، با مشکلات زیادی برای بهرهبرداری از آن روبهرو شدهایم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران همچنین اظهار کرد: متأسفانه تعداد نخبگان این رشته در ایران زیاد نیست، چون درک صحیحی از این رشته وجود نداشته است. تنها گروه آموزشی مردمشناسی ایران در دانشگاه تهران است. البته دانشگاههای دیگری هم در شهرهای مختلف، این رشته را ارائه میکنند که از نظر کادر هیئت علمی و تخصصی جای بررسی دارند! در بعضی شهرستانها این رشته فقط با یک استاد مردمشناسی آن هم از نوع مدعو (پروازی) اداره میشود. بدیهی است افرادی که از این دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، به بازار کار وارد میشوند و بهدلیل بنیهی علمی نسبتا ضعیفی که دارند، طبعا کار درخور توجهی هم نمیتوانند انجام دهند. در چنین شرایطی با معرفی نادرست توانمندیهای رشتهی مردمشناسی، هم به خود و هم به اعتبار این رشته آسیب میرسانند.
او ادامه داد: البته این امیدواری وجود دارد که به این رشته توجه بیشتری شود، چنانچه میبینیم امسال مقطع دکتری آن تأسیس شد و بیش از 10 سال است که انجمن انسانشناسی ایران تأسیس شده و حدود 10 سالی است که مجلهی علمی – پژوهشی انسانشناسی توسط این انجمن در حال انتشار است و تا کنون 17 شماره از آن منتشر شده (یعنی صدها مقاله و هزاران صفحه مطالب تخصصی)، و در همین 10 سال اخیر، دهها کتاب تخصصی بهصورت تألیف و ترجمه در ارتباط با این حوزه منتشر شده است.
رفیعفر افزود: برگزاری دهها سمینار و صدها سخنرانی تخصصی مردمشناسی توسط انجمن انسانشناسی ایران، تربیت صدها متخصص در این رشته در 20 سال اخیر و … دستاوردهای خوبی است که دست کم در دو دههی اخیر بهوقوع پیوسته و چشمانداز امیدوارکننده و نویدبخشی را در جهت پیشرفت و توسعهی این رشته نشان میدهد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که اختلافهای موجود در میان نخبگان این رشته چقدر میتواند به این رشته آسیب بزند؟ گفت: این انتقادی است که خودمان هم متوجه آن هستیم؛ ولی این یک اشکال نیست. در مجامع علمی دنیا همیشه چنین بوده، همیشه تضارب آرا و اختلاف دیدگاه و نظر وجود داشته و دارد. اگر چنین نباشد و اگر همهی همکاران همیشه حرفها و نظرات مشابه ارائه کنند، دیگر دانشگاه، دانشگاه نمیشود. تفاوت نظر برای رشد یک علم ضروری است. دانشجویان هم باید وظیفهی دانشجویی خود را انجام دهند، یعنی سر کلاس همه بنشینند، مطالب و نظرات همه را بشنوند و بخوانند و از نظرات همه استفاده کنند. اگر کسی نتواند دیدگاهش را در کلاس دانشگاه مطرح و دربارهی آن صحبت کند، آنجا دیگر دانشگاه نیست.
رئیس انجمن انسانشناسی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد انجمن انسانشناسی منفعل است، پاسخ داد: انجمن انسانشناسی منفعل نیست و با توجه به امکاناتی که دارد بیشتر از حد انتظار فعال است. کارنامه کاری و تولیدات عملی این انجمن بخوبی گواه بر این حقیقت است که در بالا به شمهای از فعالیتهایش طی ده سال اخیر اشاره شده و کسانی که چنین مطالبی را مطرح میکنند یا از سر غرضورزی و بغض است و یا از سر ناآگاهی. امیدوارم اهل قلم و نخبهگان این حوزه با واقعبینی و دور از هر گونه حب و بغض درباره کارهای انجام شده به قضاوت بنشینید. در عین حال این راهم باید بدانیم که هر انجمنی ظرفیت و امکاناتی دارد. نمیشود از انجمنی که ظرفیت 10 دارد، انتظار 20 داشت. انجمن انسانشناسی با توجه به تعداد اعضای فعالاش و نه تمام اعضایش کارهای بزرگی انجام داده است. ضمن اینکه بایستی فعالیت انجمنها را از نظر کیفی هم بررسی کنیم و سپس به قضاوت بنشینیم.
سمینارهایی که انجمن انسانشناسی برگزار کرده غالبا درباره موضوعات تخصصی و تازه است. سخنرانیها توسط افراد خبره و توانمند انجام شده و میشود و به دلیل قلیل بودن تعداد نخبگان این رشته نسبت به رشته های دیگر تعداد سخنرانیها هم کمتر است ولی کیفیت قطعا بمراتب بالاتر است و این هدف اصلی انجمن انسانشناسی است! سیاست انجمن انسانشناسی چند سالی است که کیفیت نگر شده و بر این اساس برنامههایش را تنظیم مینماید. کارهای نمایشی متداول سالهاست که از دستور کار این انجمن خارج شده است. او اضافه کرد: متاسفانه چنین به نظر می رسد که کمیسیون انجمنهای علمی کشور در اغلب موارد رویکرد کمی را به رویکرد کیفی ترجیح میدهد. مثلا از ما میپرسند در طول سال چند سخنرانی و سمینار داشتهاید؟ و به هر انجمنی که تعداد سخنرانیها و یا سمینارهایش بیشتر باشد امتیاز بیشتری داده میشود و متاسفانه بر اساس تعداد فعالیتها، میزان امتیاز انجمن ها تعین می گردد! که البته ما به این روش اعتراض داریم و سیاستمان را طوری طراحی کردهایم که کیفیت فدای کمیت نشود و قصد تغییر این سیاست را فعلا نداریم. البته وبا کمال تاسف بر مبنای همین بررسی هم بودجه تخصیص می یابد. در نتیجه یکی از مشکلات انجمن انسانشناسی کمبود بودجه و منابع مالی از یک طرف و هزینههای سنگین و دائما رو به افزایش، اجارهبها، دستمزدها، هزینههای جانبی هزینههای غیرقابل پیشبینی و … است و آن هم بودجه ایکه نه تنها کفاف هزینههای ضروری (فوقالذکر) را نمیدهد بلکه بموقع هم پرداخت نمیشود، و الان نزدیک به دو سال است که اصلا چیزی پرداخت نشده است.
او در پاسخ به این سوال که چرا نزدیک به ده سال است ریاست گروه انسانشناسی و ریاست انجمن انسانشناسی را بعهده دارید گفت: اولا طبق مقررات هیچ کس نمی تواند ده سال متوالی رئیس گروه و یا رئیس انجمن باشد و من هم از این قاعده مستثنی نبودهام! مدت مدیریت من در گروه و انجمن در مجموع حدود کمتر از هشت سال است که در چند مقطع من برای این مسئولیت انتخاب شدهام. لذا فکر میکنم بایستی بفکر اطلاعرسانهای جدید و صدیق باشید! دوما هم ریاست انجمن و هم ریاست گروه آموزشی که من عضو آن هستم، انتخابی است و روسال آن با رای مخفی اعضاء انتخاب میشوند. من هم از این قاعده مستثنی نبودهام. از طرف دیگر اعضای گروهی که به من رای دادهاند بیش از بیست سال است که با من همکارند و با همه خصوصیات من آشنایی کامل دارند. لذا با شناخت کاملی که از من دارند به من رای دادهاند. در آخرین انتخابات گروه انسانشناسی که سال گذشته برگزار شد بجز یک نفر بقیه اعضاء همگی به من رای دادند. خوب، در چنین وضعیتی و در پاسخ به این همه حسن اعتماد که به من داشتهاند، تنها راه برای سپاسگزاری از این همه محبت صمیمانه ادامه خدمتگذاری است. در انجمن هم همین طور بوده در آخرین انتخابات بالغ بر 85 درصد آرا به من تعلق گرفت! مسلما کسب چنین افتخاری همیشه وجود ندارد. و من در پاسخ به چنین حسن اعتمادی، چاره ای جز ادامه راه نداشتم. و از این که توانستم طوری خدمت کنم که طی سالها مورد قبول اعضاء قرار گیرد و برای سومین بار ادامه کار بعهده من گذاشته شود بسیار خوشحالم.
دکتر رفیع فر در پاسخ به این سوال که چه برنامه هایی برای آینده دارید گفت: ما دائما در حال طرح و انجام برنامههای جدید هستیم. آخرین آن تاسیس مقطع دکتری مردم شناسی بود که خوشبختانه پس از سالها تلاش و انتظار بالاخره تابستان امسال پس از تغییر سه دوره مدیریت گروه ودر نهایت توسط مدیریت فعلی به انجام رسید. از برنامه های دیگریکه در زمان همین مدیریت انجام شد، استخدام سه عضو هیات علمی جدید در گروه بود و چند عضو دیگر که در مسیر استخدام قرار دارند، که امیدوارم این کار هم به زودی به انجام برسد. برگزاری چند سمینار از برنامه های دیگریست که برای سال آینده تدارک دیده شده که کارهای اولیه آن دردست انجام است. برای برگزاری آن با مشکل جدی منابع مالی روبرو هستیم که امیدوارم بتوانیم این مشکلات را حل کنیم. البته کارهای دیگری هم هست که در زمان لازم از طریق سایت انجمن اعلام خواهد شد. سخنرانی های هفتگی انجمن نیز کماکان هر هفته در روزهای شنبه و چهارشنبه در محل انجمن برگزار میشود که برنامه این سخنرانیها بطور منظم از طریق سایت انجمن اعلام میشود.