در اين پژوهش با بررسي آغازين بالغ بر 10000 مثل و مصطلاحات مثلي در زبان كردي- غالباً با دو گويش كورمانجي جنوبي(سوراني) و كرماشاني- لري- ، امكان شناسايي 200 مثل كه بشكل مشخصي مربوط به زنان بود فراهم گرديد. سپس اين مثلها به روش كيفي و به كمك تحليل محتواي كيفي، براساس مقولهي غالب در هر مثل براي شناسايي نگاه به زن و جايگاه او در اجتماع، بمنظور تسهيل در تشخيص مقوله، دستهبندي گرديد.
چارچوب مفهومي تحقيق متاثر از رويكردي كه روبناي فكري و به تبع آن امثال و حكم مردمان را بازتابي از زيربناي اقتصادي و نظام توليدي اجتماع ميداند و با بهرهگيري از نظريه جبرگرايي زباني كه به موضوع كنترل زباني در «زبان جنسيت زده» تاكيد دارد شكل گرفت.
سرانجام مشخص شد كه در بيشتر اين امثال، نگاه منفي به زنان وجود دارد و كليشههاي جنسيتي در امثال بارز و زبان امثال جنسيت زده است. همچنين مشخص شد كه ميزان گسترش امثال و ميزان کاربرد آنها در مناطق گوناگون، متاثر از شيوهي معيشت و توليد و متاثر از گوناگوني در نوع سكونت- شهر و روستا- متفاوت است.