اين مقاله به بررسي سنتي درلرستان ميپردازد كه طي آن طرفين يك نزاع چنان چه قتل يا نقص عضوي بهوقوع بپيوندد با دادوستد مقداري پول يا برخي كالاها و يك يا چند دختر، ترك مخاصمه ميكنند. به اين سنت خيصُل(خونصلح) يا خونبس گفته ميشود.
درابتداي مقاله، جغرافياي منطقه، تركيب قومي و طوايف مختلفي كه در آن زندگي ميكنند، با نگاهي مختصر بررسي شده اند تا حدود تاريخي و جغرافيايي خيصل مشخص شود. آن گاه، شكل كلي و علل نزاعهاي محلي در مناطقي كه بافت عشيرهاي دارند، بررسي شده است و درادامه اين بررسي، مقاله به نزاعهاي منجر به قتل ميرسد. مقررات و شكل اجرايي خيصل با توجه به حل مشكل نزاع از طريق ريشسفيدان (روش كدخدامنِشي) قابل توضيح است و پس از اين توضيح جزئيات مراسم ارايه شدهاند. هم چنين اصطلاحات، ضرب المثلها واقلام غيرنقدي و نقدي رد و بدل شده در اين سنت نيز تشريح و سرانجام به مبادله دختران با عنوان خونبس پرداخته شده است. ويژگيهاي اين دختران و شرايط ازدواج با آن ها موضوع ديگر اين مقاله را تشكيل مي دهد. در نهايت با آوردن موارد مستند تاريخي، تلاش شده است استدلال هاي مقاله روشن ترشوند. در پايان لازم به ذكر است كه، با توجه به تخصص مؤلف (كارگرداني تئاتر) در نگارش مقاله همواره عنصر باورپذيري مد نظر بوده است تا جايي كه به لحاظ دستور زبان همه افعال به زمان حال آورده شده اند
کليدواژگان: خون بس ؛ خويشاوندي ؛ خي صل ؛ ريش سپيدي ؛ عشاير ؛ قوم شناسي ؛ كدخدامنشي ؛ لرستان