باز تاب هاي زباني جهاني شد ن از جمله جنبه هايي است كه در سال هاي اخير توجه جامعه شناسان زبان را به خود جلب كرده است . بحث حاضر به بررسي برخي پي آمدهاي زباني جهاني شدن مي پردازد و ادعاي اصلي آن ، اين است كه در دوران ما ، در پرتو روند جهاني شدن و با پشتوانه قدرت اقتصادي ، سياسي وعلمي امريكا ، زبان انگليسي جايگاه و منزلتي يگانه در ارتباطات فراملي پيدا كرده و موقعيت و جايگاه برخي از زبان هاي بزرگ و كوچك را به چالش كشيده است . روند گسترش كاربرد زبان هاي قدرتمند به ويژه انگليسي، به قلمروهايي كه در گذشته دراختيار زبانهاي ديگر بوده است ، نشان دهنده موقعيت خاص زباني مانند انگليسي در حال حاضر است . در اين بررسي ، با ارائه شواهد و نمونه هايي ، براين نكته تاكيد مي شود كه افزايش اعتبار زبان انگليسي و ارتقاء جايگاه آن در سطح جهان، تماس هاي زباني و فرهنگي رازيرتاثير قرار مي دهد واين خود به گسترش آميختگي ها وقرض گيري هاي زباني ، گسترش پديده دوزبانگي و زبان هاي ميانجي و تضعيف زبان هاي بومي، وبه طور كلي به نوعي همگرايي زباني كمك مي كند.
کليدواژگان: جهاني شدن ، زبان ميانجي ، همگرايي زباني ، واگرايي زباني ، دو زبانگي