پژوهش حاضر در نظر دارد هنرهای تزیینی نخلگردانی محلهی «هِردَه» ابیانه را با توجه به معنای آن در زمینهی فرهنگی و مناسکی اش بررسی نماید. نخلگردانی که در ابیانه مجموعه ای از هنرهای تزیینی و نمایشی است از مهمترین رویدادهایی است که سالیانه همهی بومیان را گرد هم میآورد؛ با توجه به این ارزش محلی نخلگردانی، بررسی هنرهای آن میتواند ابعاد مهمی از فرهنگ را نمایان سازد و از طرفی بررسی فرهنگ میتواند به فهم بهتر معنای هنرها بیانجامد.این مقاله جهت دستیابی به این فهم و با رویکرد انسانشناسی هنر به دنبال پاسخ این پرسشهاست که: چه معنای فرهنگی موجب حضور اشیایی ویژه بر نخل ابیانه شده است؟ و این معنا چگونه در نخلگردانی بیان میشود؟ پژوهش حاضر، با شیوه ی میدانی انجام یافته و از مصاحبه، عکسبرداری، فیلمبرداری و مشاهدهی مشارکتی برای گردآوری دادهها، استفاده نموده است. این مقاله در تحلیل معناشناختی خود بهطور ویژه به طرح سه بخشی«ویکتور ترنر» شامل مفهوم تفسیری، عملی و موقعیتی نمادها توجه مینماید و در نظر دارد موقعیت برخی از نمادهای نخل را در ارتباط با سایر نقشمایههای تجسمی موجود در آن و نیز با «زمینهی عملی» نخلگردانی بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد که (1)ارزش اشیای تزیینی در نخل، ارزشی تباری–مذهبی است.(2)نشانههای ستایش خداوندی خورشیدی در هنر و مناسک نخلگردانی دیده میشود.(3) هنر مناسکی نخلگردانی پویایی نمایشی، معنایی و تاریخی دارد.