مقاله حاضر پژوهشي انسانشناختي در حوزه شهري و اوقات فراغت است. اساس كار در اين پژوهش مبتني بر نقش و تأثير گذران اوقات فراغت بر شكل گيري شخصيت افراد و نيز ايجاد و پيدايش گونه هاي شخصيتي متأثر از چنين فرايندي است.
افراد مورد مطالعه، دوگروه از دختران دبيرستاني شهر تهران بودهاند . اعضاي گروه الف از بعد اقتصادي و فرهنگي و سلسله مراتب طبقاتي در زمره طبقه بالا و افراد گروه ب در طبقه پايين جامعه تعريف شدهاند. نگرش ها و روي كردهاي خانواده هاي گروه اول بيشتر مدرن و گروه دوم سنتي است. نتايج پژوهش نشان مي دهند كه اين رويكردها و نيز پايگاه اقتصادي و فرهنگي چنين خانواده هايي در نوع گذران فراغت هر دو گروه اثر گذاشته است به طوري كه دختران گروه الف از تنوع فراغتي بيشتري برخوردار بوده و علاوه بر گذران فراغت در خانه، در خارج از خانه نيز فعاليت دارند و برعكس فراغت گروه ب بسيار كم تنوع و محدود بوده و تا حد زيادي در فعاليت هاي داخل خانه متمركزاست. نتايج اوقات فراغت درگروه اول، فرصت تفريح و سرگرمي بيشتري را براي آنها فراهم كرده و موجب شده است خصايص و رفتارهاي شخصيتي خاصي چون برونگرايي، اجتماعي بودن، فعال و خلاق بودن در آن ها شكل بگيرد و در مواردي به دليل عدم توجه و عدم كنترل و مديريت صحيح به وسيله خانواده برخي هنجار شكنيهاي زيان بار نيز در آنها ديده شده است. عوامل ياد شده و نيز شرايط سخت زندگي، دختران گروه ب را مجبور به انجام كارهاي سنگين درخانه كرده، بنابراين فرصت تفريح و سرگرمي را از آنها گرفته است. اين عوامل سبب بروز و پيدايي خصايص و رفتارهاي شخصيتي خاص و گاه نامطلوبي نيز شده است نظير درونگرايي، انزوا، انفعال، نداشتن خلاقيت، شرم، خجالت و كم رويي.
کليدواژگان: آموزش و پرورش، اوقات فراغت، تهران، جوانان، دختران، شخصيت پايه، طبقه اجتماعي، فرهنگ و شخصيت، گونه شخصيتي