انسان شناسي اجرا امكانات گسترده اي براي مطالعه ي زندگي روزمره و آيين هاي زندگي به مثابه نمايشگري به دست مي دهد. امروزه، با اهميت يافتن سبك زندگي ديني بين دين داران ايران بعد از انقلاب، ابعاد اين مطالعات، از اهميتي حتي بيشتر از گذشته برخوردار شده است. اين پژوهش، با واكاوي سبك زندگي دين داران به خصوص در عرصه ي زندگي روزمره، جنبه هاي نمايشگرانه را با بهره گيري از چارچوب هاي مردم شناسي فرهنگي مورد مطالعه قرار داده و تاثيرات عميق نمايشگري و اجرا در زندگي ديني را بر فرد و جامعه مورد تاكيد قرار داده است. پرسش اين تحقيق در پي آن است كه آيا امكان خوانشي اجرامحور از زندگي روزمره ي دين داران وجود دارد و چنين خوانشي چه جنبه هايي از انسان شناسي اجرا را در سبك زندگي دين داران مي يابد؟ با انسان شناسي ترنر و چارچوب نظري گافمن، ابزار لازم براي مطالعه ي زندگي روزمره به مثابه اجرا، فراهم آمده است. براي پاسخ به اين پرسش، سطح روزمره ي زندگي دين داران با مباحث گافمن و ابعاد آييني آن با مباحث ترنر تطبيق داده شده و سپس نقش ابعاد آييني در انطباق با زندگي روزمره بررسي شده است. همچنين مطالعه ي بدن به مثابه مهم ترين ابزار اجراگري و نقش آن در زمان و مكان، يكي از مهم ترين موضوعات موردمطالعه در اين تحقيق است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد، تاثيرات اجتماعي و سياسي گسترده اي از خلال نمايشگري بدن در آيين هاي ديني مردم ايران انجام مي گيرد كه با نگاهي به آراي گافمن درباره بازنمايي خويشتن در زندگي روزمره براي اثرگذاري بر مخاطب و نيز نظريات ترنر درباره ي وضعيت آستانه اي و تغيير فرد در انتهاي اين وضعيت، قابل انطباق است. مرزهاي اين اثرگذاري چنان گسترده است كه قصد دارد سراسر جامعه را به جلوه اي از امر قدسي بدل سازد. البته اين امر، با چالش هايي همراه است كه مستقيما با محدوديت هاي بدن در ارتباط است. اين مقاله، تحقيقي ميان رشته اي است كه با وام گيري اصولي از نظريه ي اجرا در تئاتر و آيين هاي نمايشي، و پيوند آن با نظرياتِ انسان شناسي و جامعه شناسي، به بررسي موضوع پژوهش مي پردازد.
کليدواژگان: انسان شناسيِ اجرا، زندگي روزمره، بدن، دين داران ايراني، گافمن، ترنر